"چارچنگولی" نمونه کامل کمدیهایی است که با اتکا به چهرههای تلویزیونی و محبوبیت آنها ساخته میشود. ملغمهای از کمدی، ملودرام و هر چیز دیگر که مخاطب با آن سرگرم شود. استقبال مخاطب از این فیلم و نمونههای مشابه آن که در ماههای اخیر تعداد قابل توجهی از آنها روی پرده رفته نشاندهنده روندی نگرانکننده است که مخاطب ایرانی طی میکند.
شریفینیا، ارجمند، خداداد و دهنمکی در پشت صحنه "اخراجیها 2"
مخاطبی که زمانی از فیلمهای "من ترانه پانزده سال دارم"، "شوکران" و "زیر پوست شهر" استقبال میکرد برای دیدن کمدیهای سر و دست میشکند که جز یک سرگرمی نازل تعریفی دیگر برای آنها صدق نمیکند. سینماهای نمایشدهنده فیلمهای ایرانی هر روز در حالی خلوتتر و استقبال از فیلمهای فرهنگی و هنری ناامیدانه میشود که فیلمی مانند "چارچنگولی" با انبوه تماشاگران و لذت آنها از دیدن مناسبات غریب شخصیتهای اصلی و منطق پرایراد و لودگیهای دو بازیگر تلویزیونی مواجه است.
مخاطب انبوهی که به دیدن فیلم سعید سهیلی میرود انتظار دارد در ساعتی که در سالن سینما میگذراند سرگرم شود و نیازی نمیبیند برای پای لنگ منطق فیلم توجیهی بتراشد. میتوان نگران گسترش و شیوع این بدسلیقگی بود که دامان سینمای ایران را گرفته، اما مخاطب که نقشی تعیینکننده در تولید و عرضه این فیلمها دارد همچنان مایل است به دیدن آنها برود و تا این دایره وجود دارد، نمیتوان امیدوار بود تهیهکننده بخش خصوصی از ساخت این آثار منصرف شود.
با این منطق و توجیه و با توجه به استقبالی که مردم از این ملغمههای تازه سینمای ایران نشان میدهند میتوان انتظار داشت این موج سال آینده هم ادامه داشته باشد و "اخراجیها 2" به یکی از پرفروشترین فیلمهای اکران 88 تبدیل شود. این فیلم که مثل تجربه اول مسعود دهنمکی حکایتی غریب است ، به بهانه گفتن از دفاع مقدس و ارزشهای آن از دایره ادب و اخلاق فرا میرود و به هر دستاویزی چنگ میزند تا بلکه مخاطبش را بخنداند و "تجارت" را از دست ندهد.
"اخراجیها 2" را کارگردانی ساخته که مانند سهیلی برای از بین رفتن ارزشها دلنگران است. اما اگر مشکلات مالی و شکست فیلمهای "سنگ، کاغذ، قیچی" و "چهارانگشتی" سهیلی را وامیدارد به ساخت فیلمی تن بدهد که هدفی جز فروش ندارد، دهنمکی این بار هم با داعیه یادآوری خاطرات سالهای دفاع مقدس فیلمی میسازد که سینمای فارسی را با همه ویژگیهایش به یاد میآورد.
ترکیب بازیگران و جنس شوخیها نشان میدهد که دهنمکی قصد دارد موفقیت "اخراجیها" را تکرار کند. به همین خاطر تا میتواند و فیلم این فرصت را به او میدهد به مخاطبش باج میدهد. حتما از مخاطبی که به دیدن "چارچنگولی" میرود میتوان انتظار داشت دهنمکی را به آرزویش برساند و او را در تاریخ سینمای ایران با دو فیلم رکوردشکن ماندگار کند.
در سینمای ایران با وجود محدودیتها و حساسیتهایی که نسبت به سینمای دفاع مقدس وجود دارد پس از "لیلی با من است" کمدی جنگی ساخته نشده است. "اخراجیها 2" قرار بوده یک کمدی جنگی باشد، بخش تراژیک ماجرا همین است. باید باور کنیم که توانایی سینمای دفاع مقدس و سلیقه مخاطب سینمای ایران بیشتر از این نیست.
کمال تبریزی، ابراهیم حاتمیکیا و احمدرضا درویش در سینمای دفاع مقدس غایبند و دهنمکی با "اخراجیها" نماد واقعیت امروز سینمای دفاع مقدس میشود. استقبال مردم از این فیلم و فروش میلیاردی سال آینده او و حامیانش را ترغیب میکند سینمای دفاع مقدس و کمدی را به سمت استانداردهای "اخراجیها" سوق دهند و این برای حیات سینمای کمدی و دفاع مقدس به یک اندازه خطرناک است.
نظر شما